جوک بازار

جدیدترین اس ها(sms)جوک ها و په نه پها

طراحی سایت فقط با پرداخت 40000(چهل هزار تومان و ارزان تر)با بهترین قالب و مطالب شامل 

5 بخش:گالری.درباره ی من(home).حساب کاربری و عضویت.  امکانات دیگر

همین حالا در خواست خود را از طریق نظر در این وبلاگ یا از طریق ایمیل به ادرس:

asoleimany@ymail.com

 

ارسال یا به شماره موبایل:09396199792

   ارسال یا تماس حاصل فرمایید


                                          خدایا!

                             دیگر به"جهنم نیازی نیست"

                           ما آدما خوب خودمونو میوزونیم 

نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:30 توسط علیرضا| |

چقدر سخت است...

بلند فرید بکشد:دوست داشتم ولی دلم پی یه نفر دیگه رفته...

ده آخه لعنتی!!!مگه من آدم نبودم...!مگه من آدم نبودم؟؟؟؟؟؟؟

ظاهران نبودم...

 

نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392برچسب:,ساعت 12:17 توسط علیرضا| |

بیا سی روزت تفریحت بر سال بور...

بیا سی روز تفریحت بر سالی بور...

دلم سوخته بیا سی خوت زغالی بور...

شعر بسیار زیبای لری از شاعر و خوااده بسیار مستعد لر:"آقای سعید زیا"

توی گوگل سرچ کنید آهنگای بسیارر زیبایی داره!اسم وبسایتش:موسیقی تال"هست

نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:10 توسط علیرضا| |

خدایا چرا من انقدر خرم؟؟؟چپ و راست به هر خری محل میزارم!آخرشم اینجوری جوابم رو بدن!

خدایا چرا من انقدر نفهمم؟

بگو آخه بیشعور این کیه؟؟؟!!!

باید تکلیفش رو روشن کنم!اگه شده براش آژانس بگیرم که زود تر ار زندگیم گم شه بیرون!!

خدایا من فقط فقط یه مرگ خشک و خالی میخوام ازت؟!حداقل یه مردن با ازت بده به من!خدایا فکر نکن یادم رفته که چند شب پیش خیلی کمکم کردی!خیلی هم خوب یادمه!بازم ممنون که زودی بهم شناختیش!وگرنه گندش تا ابد میموند!واقعا ممنون!

فقط دیگه منو مرگ بده!امشب که میخوابم صبح پا نشم!خدیا چرا من انقدر خرم؟!آقا یه نفر اینو به من بگه!بگو آخه تو به چیت؟؟؟تو به چطور به خودت دیدی بری سراغ این!این سگشم دست تو میده؟؟!!!!خدایا من دیگه توان تحمل ندارم!الانه که سکته کنم!فقط یه مرگ درست حسابی بده به من!

نوشته شده در جمعه 25 مرداد 1392برچسب:,ساعت 21:49 توسط علیرضا| |

سلام مجدد خدمت همه دوستان عزیز!

چند روزی میشد که همش داشتم از شما دوستان تقضا میکردم برای منم دعا کنید!و کلی هم حرف با خدا زدم!اول از همه بگم مشکلم امروز بعد  از ظهر حل شد!خوب من باید از شمما دوستای عزیزم که منو ازدعا های قشنگتون محروم نکردین تشکر کنم!واقعا ممنونم!اما یه مطلب میمونه!دیشب و امروز صبح(که هنوز مشکلم حل نشده بود!)یه تغعل به حافظ زدم!متاسفانه من چندان اطالاعی از شعر های زیبای حافظ ندارم!پس همیشه یا باید بدم مامانم برام بگیره!و بهم بگه خوب یا بده!یا دست به دامن دیوان ترجمه دار حافظ بشم!به هر حال!اینبار به دلالیلی نشد یا نمیخواستم به مامانم گلم بگم برام فال بگیره!در نتیجه به گزینه دوم مراجعه کردم!

که جوابش رو میخوام با شما درمیون بزارم!به طور کلی گفت که مشکلت حل میشه(که به حمد الهی شد)و فقط از خدا مدد بگیر و یک نکته ی مهم دیگه هم گفت که کمرم لرزید!این بود که ریا نکن!گریهتو رو خدا من ریا کردم!؟به خدا به جان خودم من به هیچ وجه قصد ریا نشداتم!تازه کاری هم نکردم که ریا بشه!ولی به هر حال میخوام همینجا اعلام کنم به خدا قصد من بود که درد دلی کرده باشم!و از خدا کمک بخوام!ولی فکر کنم ریا شد!دوستان منو ببخشید اگه ریا شد!قول میدم بعد از این به هیچ وجه حتی حرفی هم تو این وبلاگ و توسط هیچ نویسنده ای متنشر نشه که حتی بویی از ریا داشته باشه!

به هر حال!ما خیلی شرمنده شماییم!شرمنده شما و خدا که ریا شد!ببخشید تو رو خدا من شرمنده روی ماه همه شمام!

خدایا مرسی که کمکم کردی!هر وقت ازت خواستم کمکم کردی!خدیا ممنونم!خیلی زیاد!خیلی خیلی خیلی زیاد ممنونم!

ببخشید اگه منبرم بازم زیاد طول کشید!راستی اینم بگم فقط محض شوخی و مزاق اینو میگم!من روحانی(شیخ یا آخوند)نیستم!

ایشالا که منو ببخشید!خدایا بازم ممنون!از شما هم ممنونم که دعا کردین برام!

                                                                                        مرسی.علیرضا

نوشته شده در جمعه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت 23:57 توسط علیرضا| |

سلام مجدد خدمت همه ی دوستان عزیز

امروز دیگه قرار نیست مثل چند روزه گزاشته برم رو مبر و این مطلب به مطلبب های قبلی هیچ ارطباتی نداره!و فقط در جهت تبلیغات در این وبلاگ قرار گرفته!

بریم سر اصل مطلب:همه ما کاربران اینترنت با لغتی به نام"ویروس های کامپیوتری"آشنایی داریم!

این آشنایی ما در درجات متفاوتی قرار داره!مثلا:یک شخص دارای اطالاعات بالایی ست و به صورت حرفه ای به ساخت و گسترش ویروس ها میپردازد.اما شخصی دیگر به نسبت اطالاعات مخصر تری داشته و حتی درک درستی از واژه"ویروس کامپیوتری"ندارد.

پس بنابراین ما مجبورم در مورد ویروس ها توضیح کوتاه و مفیدی برای دوستان نه چنداد حرفه اینوم ارایه کنیم!بقیه وستان هم که اطالاعات بالایی دارند لازم به خوندن این بخش ندارند و از پاراگراف بعدی متن رو دنبال کنن."ویروس"چیست و چه کاربردی دارد؟ویروس کامپیوتری عبارت از یک برنامه که مانند ویروس های بیولوژیکی(همونایی که تو بدن هستن!!!)عمل کرده و به فایل ها.سیستم عامل و یا دیسک خست(سخت افزار)کامیوتر شما آسیب وارد میکنند.این آسیب از نوع بسیار ساده شروع میشود که ویروس به سرعت خود را تکثیر میکند و فضای هارد کامپیوتر شما رو پر میکند و در نهایت باعثhang(هنگ)کامپیوتر شما میشود.و البته مدل های پیشرفته تر که بالافاصله پس از اجرا کامپیوتر را دچار نقص های فنی کوچک یا خیلی بزرگ و غیر قابل جبران میکنند.

اینمهمه توضیح دادم که برسم به اینجا:

ویروس از بهر چه در فضای مجازی بدین شکل در حال انتشارند؟!!!!

1.اصلی ترین کاربرد:یاد گیری شما در این رابطه افزایش پیدا کند!!!چشمک!!!!!;)

2.انتقام گیری از دوستان و آشنایان و حتی غریبه ها!که البته به جنبه شما بستگی  دارد که چگونه از یافته های خود استفاده میکنید!

اینم از کاردبرد ویروس ها!فکر کنم خیالا مشتاق درست کردن ویروس کامپیوتری شدن!

ما هم درنگ نمیکنیم و این وبلاگ فوق العاده رو به شما معرفی میکنیم:

www.virusshop.lxb.ir

شما توی این وبلاگ میتونید به صورت رایگان و پولی(برای ساخت ویروس های خیلی قوی و خطرناک)اونواع ویروس ها رو پیدا کنید!از بالا نیومدن ویندوز تا سوزاندنcpu

شما در این وبلاگ میتونید ویورس های معمولی و اغلب خطرناک رو به صورت رایگان و ویروس های فوق حرفه ای و بینهایت خطرناک رو در قبال پرداخت مبلغ نا چیزی دریافت کنید.

  توجه!توجه!تبلیغ این وبلاگ به درخواست بازدید کنندگان محترم سایت قرار گرفته است!توجه!

ببخشید خیلی حرف زدم!دوباره رفتم رو منبر!به بزرگی خودتون ببخشید!

                                             مرسی از همراهیتون

                                               التماس دعا.علیرضا

نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:آموزش ساخت ویروس کامپیوتری,آموزش ساخت ویروس خیلی قوی,هک,حالگیری با ویروس,آموزش ساخت ویروس,,ساعت 15:27 توسط علیرضا| |

سلام.این روزا دید چقدر مطلب میزارم که برام دعا کنید!؟خدایی هر نظری که میزارید ماله لینک کردن و تبلیغات کلیکی و اینجور تبلیغاتاس!

خدایی اگه میبینید واسه م دعا کنید!

فقط یه چیزی من اینهمه دعا کردم ولی ظاهران خدا صلاح نمیبینه!هیف میترسم خدا میخواد واسم یه کاری کنه و کمکم کنه و دعا م رو برآورده کنه ولی من یه حرفی بزنم که نظرش عوض بشه!

میدونید چیه؟!!من خیلی خرم!خیلی نفهمم!حیف منکه نمیمیرم و الکی دارم اکسیژن مصرف میکنم!

واسم دعا کنید

خدایا منکه اینهمه گناه کردم!اینهمه حرفایی زدم که نباید میزدم!اینهمه کارایی کردم که نباید میکردم!ولی خوب برعکس همیشه اعتماد به نفسم بالاست!با نهایت پر رویی میام میگم کمکم کن!آخ که چقدر سخته!اینو قبلا گفتم ولی بازم میگم:خیالم راحته که تو همه چیزو میدونی...

خیلی وقا هم شده یهو یه دعا میکنم انتظار دارم کمکم کنی!یه جوری هم میگمش که انگار من قراره یه کاری بکنم!ولی خوب تو خودت هم خوب میدونی انقدر کوچیکم که اینجوری میکنم!تو که همیشه بزرگی کردی!اینبارم بزرگی کن!و به من کوچیک کمک کن!

من واقعا نمیدونم چیکار کنم!خدایا من اگه پیش خدای خودمم نیام که و حرف نزنم که دیگه باید برم دق کنم از شدت غم!

خوشحالم که از بچیگی فهمیدم خدایی هست!خدایی هست که همیشه کمکم میکنه!و اینو یاد گرفتم که تو شاهد و ناظر تمام کارای منی!ولی هیف!هیف که فقط یاد گرفتم!ولی عمل کجاست!؟فکر کردن به این جمله کجسات؟!واقعا دوباره که کارای خودمو دوره میکنم میبینم اگه دنیا رو به یه اداره توصیف کنیم!که خودمون(آدما)رو کارمندای این اداره در نظر بگیرم!که به هر کارمند یه دوربین وصله که همه کاراشو به رییس اطالاع میده!و تو رو رییس این اداره در نظر بگیرم!میبینم من هر کاری خواستم جلوی این دوربین انجام دادم!ولی تو چقدر بزرگی کردی!حتی یه تلنگرم بهم نزدی که ناراحتم کنه و یادم بیوفته گناه کردم!اگه هم تلنگری در این رابطه بهم زدی یه تلنگر خوب بوده!نه ترسناک!مخلص کلام رو بگم!خدایا ممنون!ممنون که با اینکه میتونستی ولی بازم منو اذیت نرکدی و با چیزای ترسناکم یاد خودت ننداختی!ولی میبینی؟خیلی خیلی پر روم(پر رو هستم)!یه خواهش دارم ازت!نه!!نه!!نمیخوام جلوی این بیننده ها و خواننده ها بازم دوزوغ بگم و تو رو آدم فرض کنم(استغفرالاه.خدایا ببخش اگه این حرفم درست نبود!خودت که میدونی عقلم کامل نیست یهو یه چیزی میگم که نباید میگفتم)من خیلی ازت خواهش دارم!هر چند هر وقت یه خواهش دارم میام پیش تو!ولی خوب همیشه هم جوابمو میدی!خیلی بزرگی!{دوستان ببخشید رفتم سر منبر!!!}ولی بازم مثل همیشه خیلی بهم لطف کن و این کارو واسم انجام بده!خودت که میدونی تو قلب و مغزم چه وضعیه!همه افکار مثل برق رد میشن!خدایا به بزرگیت قسم!کمکم کن!من نمیدونم چیکار کنم!من موندم!من موندم و اینهمه کارایی که نباید میکردمو کردم!و یه عالمه اعتماد به نفسو چشم امید به تو که منتظرن تو کمک کنی!خدایا من چیکار کنم!؟چیکار کنم ببخشی و ندید بگیری!هر چی بدی کردموندید بگیری!خدیا همین الان یه نشونه خوب بهم نشون دادی!ولی نمدومیدونم چیکار کنم!الان اشک تو چشممه!ولی خوب دارم یه لبخندم میزنم که یه نشونه دادای بهم!البته بازم یه لطفی کن!خودت کمکم کن تو این کار و همه کار!

                                                                                خدایا ممنونم!خیلی خیلی زیاد!کمکم کن

                                                                                                                         بچه ها شمام واسم دعا کنید

                                          علیرضا_مرسی از همه!بازم ببخشید اگه زیاد حرف زدم

نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:بزرگی خدا,کوچیکی ما در مقابل خدا,دعای من,حرف من با خدا,خدیا ممنون!خایا ممنونم!,ساعت 1:47 توسط علیرضا| |

دیشب کلی گریه کردم!پس چرا دعام بر آورده نمیشه؟اما هر چقدرم که طول بکشه بازم دعا میکنم!من واقعا ب جز دعا نمیدونم چیکار کنم!تو رو خدا خرگی اینو میبینه وساه من دعا کنه فقط یه کوچولو دعا کنه!

                                                                     "مرسی"

                                                                                   علیرضا

نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت 11:35 توسط علیرضا| |

باز خوبه!خدا هر از چند از گاهی واقعا عدو رو سبب خیر میکنه!میدونید چرا اینو میگم؟!من خودم یه مشکل برام پیش اومده!حتی وقتی با سرعت از کناز مغز شلوغ منم رد میشه اشک ته کاشه ی چشمم جمع میشه!انگار یه حوضه که سالهاست داره از نهر آب بهش وارد میشه ولی خوب هیچ وقت پر نشده!خوب نمیخوام سرتون رو درد بیارم!فقط خواستم اینو بگم که تبق معمول دوباره رفتم روی منبر!داشتم میگفتم:وقتی خدا یه مشکل برام درست میکنه:حداقل دلم به این خوشه که اینهمه گناه و غلط اضافی کردم ولی باز خوبه من یادش نرفتم!که برام مشکل درست که منم یادش بیوفتم!میدونید چیه؟!از دیشب تا حالا دارم با خدای خودم حرف میزنم!هر چند جوابی نشنیدم ولی بازم امید وارم که با یه نشونه و یا بر آورده کردن دعام جواب بگیرم!

خیالم از یه چیز خیلی خیلی راحته!اینکه بر عکس همه!خد همه چیز منو میدونه!نیازی نیست برای نگه داشتن واسه خودم یه سری جیزا رو دوروغ بگم یا اصلا نگم!

دو روزه من دارم دعا میکنم و هر کار اشتباهی کردم زودی پشیمون شدم!شاید باورتون نشه ولی خوب واسه برآورده شدنم به گربه هم پیش نکردم یهو از دستم ناراحت بشه!میبینید!دیوونه شدم!نه!دیوونه نشدم!مغزم یکم نا مرتبه!باید یکم مرتبشون کنم!

نمیخوام  از موضوع اصلی فاصله بگیرم!خیلی حرف زدم!ببخشید!

                                           واسم دعا کنید!بگید دعاش برآورده بشه و خدایا کمکش کن!

                                                                                                                                                                                        مرسی!علیرضا.

نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:12 توسط علیرضا| |


Power By: LoxBlog.Com